روز سوم سی و ششمین جشنواره فیلم کوتاه تهران برای من روز مهمی بود. نمایش موفق و بینقص زوزهمرد در سانس فوقالعاده نگرانیهامون رو بر طرف کرد و از سوی دیگه بالاخره فیلم مورد علاقم رو دیدم: انیمیشن یکدیگر. در ادامه به ۲ فیلم مهم دیگه که امروز پخش شد هم میرسیم.
یکدیگر؛ کارگردان: سارا طبیبزاده
انیمیشن کوتاه یکدیگر سلوکی عمیق و هنرمندانه به اندیشههای فرویدی در زمینه ساختار شخصیت انسان داره و با طراحی دنیایی بر این پایه سفری ذهنی فراموشنشدنی براتون دست و پا میکنه. نهاد، خود و فراخود فروید در این انیمیشن دستمایه تحول شخصیت اصلی و البته تحول بینش بیننده میشه و از این حیث شاهد شکلگیری یه تاثیرگذاری تکاندهنده در بیننده هستیم. بینندهای که با هر سطح دانشی میتواند مفهوم عمیق سطوح رشد انسان و حضور نتایج اون رو تا ابد روی شخصیت و متعاقباً خودش احساس کنه و با یه کله داغ و پر از سینما بیاد بیرون. یکدیگر رو همراه به چندتا انیمیشن بسیار خوب دیگه مثل فرفره، سیم ششم، پدر و گرسنگی ببینین و لذت ببرین.
موناکو: کارگردان: آرمان خوانساریان
موناکو چندتا نکته مهم داره که لازم نیست خیلی دانش سینما داشته باشی تا اونارو کشف کنی. اول اینکه آرمان خوانساریان سینما رو میشناسه و خوب بلده با مدیم اون قصه خودشو تعریف کنه. همینطور لازمه که تهیهکنندههای سینمای بلند به آرمان اعتماد کنن تا بتونه اولین فیلم بلند خودشو بسازه و وارد جریان سینمای اصلی بشه. فیلمساز در فضاسازی موفقه و سر موقع به شخصیت نزدیک و ازش فاصله میگیره. همینطور با زمانبندی صحیح خودش بیننده رو وارد سکوت میکنه تا بیشتر به شخصیت فکر کنیم.
اما چیزی که باعث شد دستکم چندین بار از فیلم جدا بشم فیلمنامه و رویدادهایی بود که نمیتونستم قبول کنم ذات واقعگرایی بیشتر از تمهید و برنامه کارگردان توش دخیل بوده. توهینهای بیش از اندازه و تحقیر شخصیت اصلی مقابل درگاه منطق فیلم ایستادن و نذاشتن من وارد فیلم بشم. این موقعیت تو جریانهای بعدی فیلم مثل کانسپت کهنه آقازاده و بیادبیش (با یه بازی بد و دم دستی)، فحشهای بیمورد به شخصیت اصلی و ورود ناغافل و مهندسیشده یه بچه فلکزده برای خالی کردن عقده، فیلم رو تو همون دقایق ابتدایی قابل پیشبینی میکنه و اصولاً هیچ جستوجو و کشفی برای بیننده باقی نمیذاره. البته شباهتهای قصه (و نه ساختار) با داستان فیلم موفق پرویز نقطه جدایی مهم من با موناکو بود.
شوفر؛ کارگردان: رضا نجاتی در سی و ششمین جشنواره فیلم کوتاه
یه پدر بیشعور، یه برادر میانمایه، یه مادر تو مخ و یک پسر نوجوون پرکشش با یه بازی خیلی خوب از محمد امین طاهری شمارو تا آخر فیلم مجذوب میکنه. کارگردان جوون فیلم در کنار یه تیم فیلمبرداری حرفهای و توانمند تونستن کار مهمی انجام بدن و فضا تأثیرگذار شوفر رو خیلی خوب به بیننده القا کنن. موسیقی هم خوب به سراغ خلق لحظه میاد و کمک میکنه اما تا آخرش اینطور نیست.
با دو بار دیدن فیلم و حس دوباره لحظههای پرتنش فیلم از ریتم و تدوین لذت بردم. اما شوفر میتونست فیلم بهتری باشه. پدر درست تو جایی که میتونه در اوجگیری فیلم مؤثر باشه به یه آدم منفعل تبدیل میشه تا بخش جذاب فیلمنامه در فیلم دیده نشه. یا مادری که میتونه خط سمپات شخصیت با بیننده بشه تو یه تماس تلفنی مبهم ناپدید میشه. همون اندازه که مطئنم شوفر میتونست فیلم خیلی بهتری باشه شک ندارم که اسم رضا نجاتی رو در جایگاههای مهمی در سینمای کشور خواهیم شنید.
رفقای عزیز در زیر لینک گزارش روزهای دیگر جشنواره فیلم کوتاه تهران سال ۹۸ را براتون قرار دادیم تا مطالعه کنید:
روز اول سی و ششمین جشنواره فیلم کوتاه تهران
روز دوم سی و ششمین جشنواره فیلم کوتاه تهران
روز چهارم سی و ششمین جشنواره فیلم کوتاه تهران
اگر شما هم تحلیلی یا نظری در مورد فیلم های سوم سی و ششمین جشنواره فیلم کوتاه تهران دارین برامون کامنت کنید.