تعریف مونولوگ
مونولوگ یا تکگویی سبک و شیوهای نمایشی است که در سینما و تئاتر به شکلهای گوناگون به کار گرفته میشود. تاریخ ادبیات نمایشی و سینما لبریز از لجظههای درخشانی است که از سوی نویسندگان و بازیگران زبردست به خلق مونولوگهای درخشان و ماندگار انجامیده است. آثاری که امروز بخش مهمی تاریخ ادبیات و نمایش هنر جهان را به خود اختصاص داده است. از نمونههای جاویدان مونولوگ باید به نمایشنامه هملت به قلم ویلیام شکسپیر اشاره کرد. شاهکاری که برای سالیان سال همواره منبع الهام نویسندگان و خالقان آثار ادبی و نمایشی بوده است. در سینما نیز نمونههای مطرحی از تکگویی دیده میشود. بازیهایی که همه به بخشی مهم از تاریخ سینمای جهان تبدیل شده است. در ایران نیز موارد درخشانی از تکگویی اجرا شده است. از بازی بینظیر بهمن مفید فقید در فیلم قیصر و بهروز وثوقی در گوزنها گرفته تا پرویز پرستویی در آژانس شیشهای و گلشیفته فراهانی در فیلم لیلا و صدها بازی بیبدیل دیگر.
نحوه بیان بازیگر در مونولوگ به ۳ شکل انجام میشود: خطابه به جمع، متن طولانی در دیالوگ با فرد دیگر و گفتگو با خود. در هریک از این شکلها بازیگر روش بازی متفاوتی انتخاب میکند و حس و حال گوناگونی را به نمایش میگذارد. مونولوگ برای بازیگر عرصه نمایش بالاترین سطح توانش در ربودن چشم و احساس بیننده است. ممکن است داستانی کوتاه یا شرحی از احوالات شخصیتی باشد که بازی میکند. بازیگر حین اجرای مونولوگ باید هر آنچه در توان ابزارش دارد به کار بگیرد تا بیننده را تسخیر کند. این ابزار توسط مدیم یا شیوه نمایش تعریف میشود. بازیگر روی صحنه تئاتر به تمام اعضای بدنش مجهز است و میتواند از تمام وجود و اندامش برای نمایش حس و شخصیت کمک بگیرد. البته این در شرایطی است که شخصیت محدودیت ویژهای نداشته باشد. در سینما و مدیم دوربین ماجرا متفاوت است. بازیگر محدود به دکوپاژ و حرکت دوربین است.
تست بازیگری
مونولوگ در برابر دوربین باید در خدمت قاب و لنز باشد. هدف از این توجه در حقیقت تلاشی برای نمایش بازی بازیگر به بهترین شکل است. در سالهای اخیر به دلیل بالا رفتن رقابت و حضور بازیگران جدید در عرصه سینما و تئاتر، اغلب کارگردانان ترجیح میدهند تا بازی بازیگران را در قالب فایلهای تصویری ببینند. این شیوه سرعت و کیفیت گزینش را بالا برده و کمک میکند تا روژهها در زمان کمتری مراجل پیشتولید و انتخاب بازیگر را سپری کنند. بنابراین آنچه در این میا مهمم است آگاهی بازیگران از نحوه درست ضبط و ارسال بازی برای کارگردانان است. شما برای نمایش بازیتان در فایل تصویری باید مونولوگ اجرا کنید. برا این کار باید نخست متنی از روی یک نمایشنامه، کتاب یا سکانسی از فیلمی که علاقهمند هستید انتخاب کنید. سپس کافیست در فضایی با نور محیطی خوب بنشینید و مقابل دوربین تلفن همراه یا دوربین تصویربرداری بازی را اجرا کنید.
در بانیکستر امکانات متعددی برای معرفی و نمایش هنر بازیگران وحود دارد و بازیگران میتوانند از خودشان ۲ ویدیو بارگذاری کنند. این ویدیوها باید یک مونولوگ ۲ تا ۵ دقیقه باشد که هیچگونه تغییر تدوینی مانند افکت تصویری و موسیقی نباید داشته باشد. این ویدیوها روش تست بازیگری جدیدی است که در بانیکستر انجام میشود. بازیگر متنی از یک نمایشنامه یا سکانسی از فیلمی که به آن علاقه دارد انتخاب میکند و بهطور کامل روی آن مسلط میشود. سپس به وسیله دوربین موبایل یا دوربین تصویربرداری در فضایی خلوت با نور خوب از خودش تصویر میگیرد. مهمترین اصل در این ویدیوها نمایش بازی و استعداد بازیگر است. پس باید در اندازه قاب و کیفیت صدا و تصویر دقت شود. بازیگران باید مونولوگ را بشناسند و این درک آنها در انتخاب مونولوگ درست و مناسب خودشان موثر است. فراموش نکنید همان اندازه که مونولوگ خوب میتواند بازیگر و تواناییهایش را به نمایش گذارد، انتخاب مونولوگ اشتباه و بیارتباط با ویژگیهای ظاهری و تواناییهای بازیگر میتواند تاثیر بدی روی بیننده گذارد.
در ادامه نمونههایی از مونولوگهایی که میتواند در تست بازیگری حضوری و آنلاین برای شما مفید باشد در اختیارتان قرار میدهیم.
فیلم: زندگی با چشمان بسته
نویسنده: رسول صدرعاملی
کارگردان: رسول صدرعاملی
شخصیت داستانی: پرستو
بازیگر: ترانه علیدوستی
خلاصه داستان: پرستو دختر جوانی از خانوادهای متوسط است. علی برادر پرستو سالیانی است دور از خانه به سر میبرد و انتظار برای بازگشت وی و دوستی به نام پریسا که سنخیت چندانی با علی ندارد و بیتا زنی که چند سالی از پرستو بزرگتر است… در غیاب برادر به دلیل نبود انسجام خانوادگی، افراد محل در مورد رفتار پرستو دچار سوءتفاهم شدهاند و وی بدنام شده است. امید دوست علی که عاشق پرستو است، به علی میگوید در مورد خواهر اشتباه می کند و پرستو بی گناه است اما …
توضیح صحنه: ترانه در حال جواب دادن نامه برادر خود است و ما در تمام مدت صحبت با فضای خانه و محله آنها آشنا میشویم…
مونولوگ
پرستو: میدونم چی بهت گفته، مطمئنم بهتگفته همش دروغ میگه، یا اگرم راست میگه همش و نمیگه، نه من همش و میگم، فقط توضیح نمیدم، میدونم که خیلی نباید تو عالم خودم سیر میکردم، فقط بهت بگم که چه افتضاحی شد، کار از تذکر و اینا گذشت، اونو که مشروط کردن، دست منم یه نامه دادن و بابا رو خواستن، می خواستم بمیرم واون نامه رو به بابا ندم، بالاخره بابارو کشوندن دانشگاه، نمیدونی چه بغضی داشتم جلوی بابا که سر هیچ و پوچ این همه آبروریزی شد، کاش بودی! کارم شده عذرخواهی، همش شرمندگی و ندامت و توبه، فکر کنم دیگه بتونم برم دانشگاه، اینجا تلخ شده، علی دیگه خاله بازی نیست، قانون محله، همه یه جوری نگات می کنن، باهات حرف می زنن، فراموشت می کنن، میدونم این چند وقته انقدر تو نامه هام آه و ناله کردم که خسته شدی، انگار دارن تمام کارتهای صد آفرین و بیستایی که تو بچگی بهم داده بودن و یکی یکی ازم این پس میگیرن، دیگه کار خودمو قطعی کردم، انصراف دادم، تو خونه هم تصمیم گرفتم سکوت، نه راست، نه دروغ، نه بالا، نه پایین، هیچکدوم فقط سکوت، من دیگه به هیچ وجه و هیچکس تو هیچ شرایطی جواب نمیدم.
فیلم: جدایی نادر از سیمین
نویسنده: اصغر فرهادی
کارگردان: اصغر فرهادی
شخصیت داستانی: حجت
بازیگر شهاب حسینی
توضیح صحنه: پیمان به دلیل اینکه راضیه پدرش را به تخت بسته از او شکایت کرده است در دادگاه قاضی او را بازداشت میکند. قاضی: خانم فعلا بازداشتن تا شما وثیقه بیاری…
خلاصه داستان: سیمین میخواهد بههمراه همسرش نادر و دخترش ترمه از ایران برود و همه مقدمات این کار را فراهم کرده. اما نادر نمیخواهد پدرش را که از بیماری آلزایمر رنج میبَرَد تنها رها کند. این اختلافات باعث میشود سیمین از دادگاه درخواست طلاق کند، اما دادگاه درخواستش را در مورد حضانت فرزندش رد میکند و مجبور میشود به خانه پدرش برگردد. ترمه تصمیم میگیرد پیش پدرش نادر بماند به امید اینکه مادرش سیمین پیش آنها برگردد. نادر نمیتواند از عهدهٔ مراقبت از پدرش برآید؛ پس برای این کار یک مستخدم به نام راضیه استخدام میکند. این زن جوان که باردار است این کار را بدون اطلاع همسرش حجت قبول کردهاست. یک روز نادر به خانه برمیگردد و پدرش را در حالی که دستش با روسری به تخت بسته شده و از روی تخت به زمین افتاده و تنها رهاشده میبیند. وقتی راضیه به خانه برمیگردد دعوای شدیدی درمیگیرد که عواقب تراژیک آن نهتنها زندگی نادر را زیر و رو میکند، بلکه تصویر دخترش از او را دستخوش تغییر میسازد. راضیه بهدلیل مرگ جنینش به بیمارستان منتقل میشود. او و همسرش دلیل مرگ جنین را هل داده شدن توسط نادر میدانند و از نادر شکایت میکنند.
مونولوگ
حجت: حاج آقا، عنایت بفرمایید، خانمشون هم که ازشون طلاق گرفته ورداشته براشون سند آورده، ضامن برای چی حاج آقا؟ چیکار کرده؟ بیخود کرده، شکایت کرده، حاج آقا این بچه ش مرده ،خجالت نمیکشی، تو مردی؟ آخه شما رو به هر چی قبول داری حاج آقا، یه ذره به ما گوش کن، خوب این داره همه چی رو میپیچونه، خوب این زده زن منو… کتک زده، که بچش افتاده مرده دیگه، خب چی از این واضحتر؟ چرا میخواهی به آدم بدبخت ظلم کنید، یه خورده هم به من گوش کنید، من زندگیمو باختم حاج آقا، من و از حبس میترسونی، برو از خدا بترس،بیاد مامور ببره، سر و صدا نکنم که چی؟ حرف نزنم حقم و بخورن؟ خیل خب، حاج آقا، من ده سال تو یه کفاشی جون کندم، آخر سر مثل سگ انداختنم بیرون، گفتن برو قانون حقتو میده، شکایت کردم یه سال کشوندنم اینور و اونور، یه سال کشوندنم، آخر سرم هیچی، گفتن برو بشین خونه، ولی این بار نمیزارم، این بار نمیگذرم، من چیزی واسه از دست دادن ندارم، مشکل اینه که من نمیتونم حرف بزنم، سریع جوش میارم، نمیتونم حرف بزنم
۶ دیدگاه
من پسری ۱۳ساله ام که عاشق بازیگریم و خیلی دوست دارم در آینده بازیگر موفقی شوم.
امیدوارم که من را قبول کنید. با سپاس ابوالفضل رضائی
سلام .خیلی علاقه به بازیگری داشتم ودارم.نمیدونم از سنم گذشته یانه؟درهرصورت هرجا تست بازیگری بگیرن میرم.بنظرشما ممکنه دراین سن موفق نشوم.۴۵ساله هستم
سلام مژگان عزیز. بانیکستر برای هنرمندایی مثل شما راهاندازی شده. توی سایت ما بهطور رایگان ثبتنام کن تا ما هم شمارو معرفی کنیم. حتما از خودت عکس و فیلم بذار. عضویت آنلاین هستش. بالای صفحه روی گزینه عضویت کلیک کن. راستی میتونی دوره آنلاین و دانلودی آموزش بازیگری استاد امین تارخ رو توی سایت ما تهیه کنی.
سلام لطفا مونولوگ برای نوجوانان دختر هم قرار بدید✨
سلام من ساره هستم ۱۴ سالمه و خیلی علاقه به بازیگری دارم
من میخام که تست بدم
ممنون میشم من رو قبول کنید