تمام آنچه بازیگران مختلف در فیلم‌‌ها و سریال‌های گوناگون به مخاطب خود ارائه می‌دهند، مجموعه‌ای از نقاط ضعف و قوت آن بازیگر در اجرای کاراکتر مورد نظر است. هر بازیگری، نقاط ضعف و قوت دارد و تمرکز بر تقویت این نقاط قوت باعث می‌شود تا پلی مستحکم میان بازیگر و مخاطب برقرار شود. قدرت بدلکاری جکی چان و تام کروز، میمیک چهره روان آتکینسون و جیم کری، رقص پای چارلی چاپلی، زیبایی برخی بازیگران، بازی خشم جک جیلنهال، آمادگی جسمانی بالای بازیگرانی همچون : دواین جانسون، جیسون استاتهام، سیلوستر استالونه و امثال این‌ها از نمونه‌های نقاط قوت بازیگران مشهور است. در همین رابطه جسی آیزنبرگ را باید از بهترین بازیگران در ادای دیالوگ بدانیم. تسلط فوق‌العاده او در ادای درست دیالوگ حتی با سرعت بالا نقطه قوتی جدی از او در بازیگری است. استعدادی که در سال ۲۰۱۱ او را تا یک قدمی اسکار بهترین بازیگر نقش اول مرد برای فیلم شبکه اجتماعی (Social Network) به کارگردانی دیوید فینچر بزرگ برد.
مسیر ورود به دنیای بازیگری
جسی آیزنبرگ متولد ۵ اکتبر ۱۹۸۳ در شهر نیویورک آمریکاست. خانواده او اصالتاً لهستانی و اوکراینی‌اند. پدرش دبیری ساده و مادرش دلقک بود که در مهمانی‌ها برای بچه‌ها به اجرای نمایش می‌پرداخت. آیزنبرگ از همان ابتدا در مدرسه تئاتر بازی می‌کرد و علاقه شدیدی به بازیگری داشت. تا آنجا که او بعد از فارغ‌التحصیلی در دبیرستان با وجود دریافت پذیرش دانشگاه به منظور بازی در یک فیلم تحصیل را رها کرد و از همین جا جسی آیزنبرگ بازیگر متولد می‌شود.
پرنده زیبای شهرت
او با فیلم راجر داجر (Roger Dodger) در سال ۲۰۰۲ میلادی وارد سینما شد که برای یک بازیگر جوان اصلا شروع بدی نبود. همان شروع نه چندان بد باعث شد تا در سال ۲۰۰۵ فیلم ماهی مرکب و نهنگ (the squid and the whale) را بازی کند و بازیگری او از سوی مردم و منتقدین مورد توجه قرار گرفت. به انتخاب نشریه ویلج وویس، فیلم ماهی مرکب و نهنگ در رده هفتم بهترین فیلم‌های سال ۲۰۰۵ قرار گرفت و همچنین با آرای منتقدین این نشریه معتبر فیلمنامه این فیلم نوشته نوآ بامباک عنوان بهترین فیلمنامه سال و جف دانیلز، لورا لینی و اوون کلاین به‌ترتیب رتبه‌های سوم، هفتم و نهم بهترین بازیگران سال ۲۰۰۵ را به‌دست آوردند. همچنین این فیلم کاندیدای اسکار بهترین فیلمنامه غیر اقتباسی در سال ۲۰۰۶ شد.
شاه‌نقش
او پس از فیلم ماهی مرکب و نهنگ ، ۵ فیلم دیگر به همراه یک فیلم کوتاه بازی کرد. اما این آن چیزی نبود که نبوغ آیزنبرگ را به خوبی نشان دهد. او در سال ۲۰۰۹ در دو فیلم مهم بازی کرد که زمینه ساز حضور طلایی او در نقش مارک زاکربرگ در فیلم شبکه اجتماعی شد. فیلم سرزمین ماجراجویی (adventurelan) و نقشی که انگار از ابتدا برای جسی آیزنبرگ نوشته شده و از پس آن خیلی خوب برآمده است؛ زیرا به راحتی توانست با بازیگران دیگر مانند کریستین استوارت، رایان رینولدز و بیل هیدر ارتباط برقرار کند. او و استوارت آنقدر باهم خوب همکاری کردند که در سال ۲۰۱۵ در فیلم افراط آمریکایی (American Ultra) نیز درخشیدند. این فیلم تابستان سال ۱۹۸۷ در فیلادلفیا را نشان می‌دهد که برنان با بازی جسی آیزنبرگ در یک پارک تفریحی کار پیدا می‌کند. دیگر فیلم جسی آیزنبرگ در سال ۲۰۰۹ سرزمین زامبی‌ها (zombie land) بود که بار دیگر استعداد و نبوغ او را در قالب شخصیت کلمبوس به نمایش بگذارد. او در سری دوم این فیلم نیز نمایش درخشان خود را حفظ کرد و همراه با وودی هارلسون و اما استون، لحظه‌های کمدی جذابی را برای مخاطب به ارمغان آورد.
مجسمه طلایی اسکار
حالا سال ۲۰۱۱ است و نوبت بهترین بازی جسی آیزنبرگ در طول دوران بازیگری‌اش می‌رسد. جایی که باید تمامی کارهای کمدی که او خلق کرده را کنار بگذاریم و با مارک زاکربرگ قدرت طلب همراه شویم. آیزنبرگ با قدرت خیره‌کننده خود در ادای دیالوگ و سرعت بخشیدن به آن در اجرای یک شخصیت نابغه و باهوش، بسیار موفق عمل کرد. نقش یک کارگردان خوب در بازی گرفتن از بازیگر اینجا مشخص می‌شود. جایی که دیوید فینچر از یک بازیگر کمدی آنچنان کاراکتر جدی ساخته که آکادمی اسکار، گلدن گلوب و بفتا را مجبور به انتخاب او به عنوان یکی از بهترین بازیگران نقش اول مرد می‌کند. گلدن گلوب بهترین کارگردانی، موسیقی متن، فیلمنامه و بهترین فیلم در کنار اسکار بهترین موسیقی متن، فیلمنامه اقتباسی و تدوین، از دستاوردهای این شاهکار دیوید فینچر است.
در خلاصه این فیلم آمده است که در سال ۲۰۰۳ میلادی مارک زاکربرگ دانشجوی دانشگاه هاروارد بعد از شکست در برقراری رابطه با یکی از دخترهای خوابگاه به نام اریکا به اتاقش پناه می‌برد و وب‌سایتی به نام فیس‌مش درست می‌کند که در آن اعضای سایت می‌توانند به دختران دانشگاه از نظر جذابیت‌شان نمره دهند. این سایت خیلی زود مورد توجه قرار می‌گیرد و آغازگر مسیری است که به راه‌اندازی فیسبوک ختم می‌شود. سایتی که امروز بیش از یک میلیارد عضو در سراسر جهان دارد. قطعا ایفای نقش مارک زاکربرگ بهترین نقش آفرینی جسی آیزنبرگ تا به حال بوده است اما این بدان معنی نیست که دیگر نقش آفرینی‌های او از این پس خوب نیست.
دزدی از بانک
زمانی که قدرت و استعداد ویژه جسی آیزنبرگ در ادای دیالوگ در فیلم شبکه اجتماعی برای همه آشکار شد او یک سال بعد و در سال ۲۰۱۱ برای گویندگی در انیمیشن ریو به جای شخصیت اصلی این انیمیشن یعنی آبی (blue) انتخاب شد. صدای او کاملا با خصوصیات شخصیتی این پرنده پرطرفدار منطبق بود و در شهرت این شخصیت میان کودکان بسیار تاثیرگذار بود. تا جایی که کمپانی سازنده را وادار به ساخت قسمت دوم این انیمیشن در سال ۲۰۱۴ می‌کند. وی در همان سال به سینمای کمدی بازگشت و در فیلم سی دقیقه یا کمتر (۳۰ minutes or less) او نقش نیک دیویس پیک پیتزا را بازی کرد. نیک دویس توسط دو مجرم دزدیده می‌شود. به سینه او بمب می‌بندند و او را به سرقت از بانک وادار می‌کنند. آیزنبرگ در این فیلم با عزیز انصاری و دنی مک براید همکاری کرد. در حالی که اجرای بقیه چندان دلچسب نبود، او در نقش خود درخشید.
جسی آیزنبرگ هم در دوره‌ای دچار تکرار شد و بازی‌های مکرر کمدی را در فیلم‌های گوناگون بازی می‌کرد. اما در سال ۲۰۱۳ نقش آفرینی بسیار خوب و متفاوت را از خود به جا گذاشت. او در فیلم حالا مرا می بینی (now you see me) نقش جی دنیل اطلس، رهبر گروهی شعبده‌باز که از مهارتشان در سرقت از بانک استفاده می‌کنند را بازی می‌کند. او درمیان بازیگرانی همچون مورگان فریمن، مارک روفالو، مایکل کین و وودی هارلسون، بسیار درخشان ظاهر شد و به شخصیت خود کاریزما بخشید. قسمت دوم این فیلم نیز در سال ۲۰۱۶ اکران شده است.
نقش‌های ماندگار جسی آیزنبرگ
دیگر نقش‌آفرینی خوب و شسته‌رفته آیزنبرگ در سال ۲۰۱۳ در فیلم حرکت شبانه (night moves) است. فیلم دیگری که باید بیشتر مورد توجه قرار می‌گرفت. این فیلم در گیشه کمتر از ۸۰۰ هزار دلار آمریکا فروش داشت و جزء کم‌فروش‌ترین فیلم‌های اوست. اما با این حال به محبوبیت جهانی کمک کرد. در این فیلم آیزنبرگ نقش یک فعال محیط زیست رادیکال را ایفا کرد که می‌خواهد یک سد را منفجر کند. اما نقشه مطابق برنامه پیش نمی‌رود. جسی آیزنبرگ در فیلم پایان تور (the end of the tour) بازی مشابهی با شخصیت مارک زاکربرگ در فیلم شبکه اجتماعی را به مخاطبان خود ارائه می‌دهد. او در نقش دیوید لیپسکی نقش‌آفرینی می‌کند که داستان مربوط به مصاحبه لیپسکی با رمان نویس بااستعداد، دیوید فاستر والاس با بازی جیسون سیگل است. هر دو بازیگر در این فیلم بهترین اجراهای خود را ارائه می دهند و مخاطبان هم شاهد داستانی جذاب هستند.
لیگ عدالت
جسی آیزنبرگ در سال ۲۰۱۶ برای ایفای نقش لکس لوتر توسط کمپانی ابرقهرمانی دی سی و برای فیلم بتمن علیه سوپرمن : لیگ عدالت (batman v superman : dawn of justice) انتخاب شد و نقش آفرینی متفاوتی از خود در این فیلم به جا گذاشت. یک سال بعد نیز در فیلم لیگ عدالت (dawn of justice) به کارگردانی جاس ویدون حضور یافت اما کارگردانی بسیار ضعیف جاس ویدون به جای زک اسنایدر رشته‌ها را پنبه کرد تا بازگشت زک اسنایدر در سال ۲۰۲۱ و ساخت قسمتی دیگر از این فیلم امیدها را به دی سی بازگرداند. این فیلم آخرین نقش آفرینی جسی آیزنبرگ در سینماست. حال دو دهه از حضور جسی آیزنبرگ در دنیای سینما می‌گذرد. او با تمام نقش آفرینی‌های قابل قبولش و همینطور نقش آفرینی‌های تکراری و صرفا ضعیف خود به جایگاهی مفید و امیدوارانه در سینما رسیده است. پسری با ضریب هوشی بالا که گاهی برای نقش‌هایش زیادی نابغه است.
۱ دیدگاه
مرسی ک اطلاعات عمومی وحرفه ای بازیگری رو سعی دارید بالا ببرید.