هر کسی سر صحنه فیلمبرداری باید اطلاعاتی کلی از ابزار و لوازم فیلمبرداری داشته باشد. بهویژه بازیگرها که در طول کار یا آموزش شاید هرگز نم این ابزار را نشنیده باشند شناخت این ابزار به آنها کمک می کند تا آرامش و آگاهی بیشتری به پیرامون خود داشته باشند. در نتیجه هنرنمایی بهتری از خود برجای خواهند گذاشت. فراموش نکنید یک فیلمنامه خوب لزوما نمیتواند نویدبخش فیلمی خوب باشد اما یک کارگردانی خوب میتواند حتی در صورت استفاده از فیلمنامهای ضعیف فیلمی را به اوج برساند و این تنها به دانش داستانسرایی او و استفاده صحیح او از ابزار مبتنی است. قاببندیهای درست، حرکات دوربین به جا و صحیح، زوایای دوربین استاندارد و… میتواند با شما در فیلم سخن بگوید و احساسات به وجود آمده در فیلم و کاراکتر مورد نظر را به خوبی به شما منتقل کند. در این مقاله میخواهیم شما را با ابزار و لوازم مهم فیلمبرداری آشنا کنیم.
دوربین فیلمبرداری (Video Camera) :
دوربینهای فیلمبرداری در دو نوع نگاتیو و دیجیتال هستند. نگاتیوها تقریباً منسوخ شدهاند و جای خود را به دوربینهای دیجیتال دادهاند. کیفیتهایی که انواع دوربینهای فیلمبرداری قادر به ثبت آن هستند عبارت است از HD یا ۷۲۰p، کیفیت Full Hd یا ۱۰۸۰p ، کیفیت Full HD + یا ۴k، کیفیت ۵k ، کیفیت ۶k ، کیفیت ۷k ، کیفیت ۸k تا۱۲k . البته این تنها تفاوت عمده دوربینها نیست بلکه نرخ فریم ریت (Frame Rate) دوربین فیلمبرداری نیز تفاوتهای بسیاری را رقم میزند.
فریم ریت (Frame Rate)
فیلم مجموعه عکسهای ثابت است که وقتی با سرعت معینی کنار هم قرار بگیرند و از کنار هم عبور کنند به نظر میآید که تصویر پویا و در حرکت است. در واقع فریم ریت سرعت نشان دادن عکسهاست و هر فریم نشاندهندهی یک تصویر است. یعنی اگر یک ویدیو ۲۴ فریم داشته باشد به این معنی است که هر ثانیه از این ویدیو ۲۴ تصویر جدا را نمایش میدهد. سرعتی که نشان داده میشود مغزتان را وادار به نمایش روان آن میکند. فریم ریت را برحسب تعداد فریم ها در ثانیه در نظر میگیرند. مثلا ۲۴ فریم بر ثانیه، ۶۰ فریم بر ثانیه و… و عبارت FPS برگرفته از همین موضوع است.
لنز از مهمترین اجزای یک دوربین فیلمبرداری ست. این قطعه از کنار هم چیده شدن چند عدسی به وجود میآید و در کیفیت تصویر بسیار موثر است. کارایی لنزها به این صورت است که نور موجود در فضا را به صورت متمرکز به سطح حساس به نور میرساند. لنزها در ۳ دسته واید (Wide)، تله (Tele) و زوم هستند. لنزهای واید معمولا سطح بیشتری از نمای دوربین را نشان میدهند و برای نمایش قابهای به اصطلاح لانگشات استفاده میشوند. لنزهای تله برای تصویربرداری در فاصلههای نزدیک یه نمایش اجسام دور در اندازه بزرگ است. لنز زوم با قابلیت دور و نزدیککردن فاصله تصویر با سوژه برای نمایش اجسام در دور است. از دیگر قابلیتهای لنز باید به بزرگ نمایی و کوچک نمایی، همچنین واضح (Focus) یا تار (Flow) نشان دادن تصویر نیز اشاره کرد.
ویزور دریچهای است که فیلمبردار سوژه را از داخل آن میبیند. از آنجا که قدرت دید اشخاص مختلف با هم فرق میکند برخی دوربینها مجهز به ویزور چشمی متغیر هستند. به این ترتیب فیلمبردار باید قبل از شروع به کار، با گرداندن ویزور و تغییر فاصله آن با بدنه دوربین، وضعیت چشم خود را با تصویر داخل ویزور تطبیق دهد.
فیلتر لنز (Lens Filter):
فیلتر، وسیلهای است که از آن برای خوش رنگتر شدن فیلم و نیز تنظیم میزان روشنی و تاریکی در بخشهای مختلف صحنه استفاده میکنند. فیلترها انواع مختلف و موارد استفاده گوناگون دارند. فیلمبردار باید تشخیص دهد با توجه به نور و رنگهای به کار رفته در صحنه و موارد مشابه چه نوع فیلتری استفاده شود و در چه حالتی قرار گیرد.
دیافراگم (Diaphragm) :
دیافراگم یا آیریس، قطعهای قابل تنظیم در دوربین فیلمبرداری و عکاسی با ساختمانی همچون عنبیه است. بنا به میزان باز و بسته کردن دیافراگم توسط فیلمبردار مقدار نور وارد شده به دوربین تنظیم میشود. بدین ترتیب که با زیاد بودن نور محیط دیافراگم بستهتر و با کمشدن نور محیط دیافراگم بازتر میشود.
دوربینهای دیجیتال دارای خروجی هستند که امکان میدهد با نصب کابل و مانیتور همزمان با فیلمبرداری صحنه در حال ضبط را ببینیم. ویدئو اسیست مانیتوری است که تصویر دوربین را به شما نشان میدهد. در دوربینهای نگاتیو شرایط کمی متفاوت است. بدین ترتیب کارگردان میتواند شرایط میزانسن، فوکوس، ایفای نقش بازیگران و … را مورد بررسی قرار دهند. انواع پیشرفتهتر این مانیتورها هم کوچک ترند و هم امکان ضبط صحنه مورد فیلمبرداری را بر روی نوار یا هارد خود دارند. بدین ترتیب کارگردان میتواند صحنه فیلمبرداری شده را عقب و جلو کرده و مورد بازبینی قرار دهد.
مانیتور (Monitor):
نمایشگری که همزمان پلان در حال فیلمبرداری را به نمایش در میآورد.
سه پایه (Tripod)
در فیلمبرداری برای ثابت نگه داشتن دوربین و اعمال حرکتی مشخص بر آن از سه پایه استفاده میشود که از متداولترین تجهیزات فیلمبرداری است. سه پایه فیلمبرداری در ظاهر بسیار شبیه سه پایه عکاسی است.
وسیلهای است که دوربین فیلمبرداری را با تکیه بر شانه فیلمبردار نگه داشته و از هر گونه لرزش جلوگیری میکند.
استدیکم (Steadicam)
وسیلهای است که برای ثابت نگه داشتن تصویر و حذف حرکات ناخواسته دوربینهای فیلمبرداری مورد استفاده قرار میگیرد. حذف لرزش دوربین در این وسیله به صورت مکانیکی صورت میگیرد و حرکت دوربین از حرکت فیلمبردار مستقل میشود. با استفاده از استدیکم میتوان هنگام حرکت سریع حتی روی سطوح ناهموار، تصاویر بسیار نرم و بدون لرزشی ثبت کرد.
فوکوس (Focus)
نقطه تمرکز دوربین در تصویر که موجب واضح بودن میشود.
فوکوس خودکار (Auto Focus)
سیستمی است که بهطور خودکار لنز دوربین عکاسی را برای ایجاد تصویری دقیق بر روی گیرنده تصویر تنظیم میکند.
انتخاب حالت فوکوس دستی باعث غیرفعال شدن فوکوس خودکار میشود. گاهی اوقات که به دلیل نوع سوژه و یا نبود نور کافی فوکوس خودکار قادر به فوکوس نمودن سوژه نباشد فیلمبردار باید فوکوس دستی را تنظیم و از آن استفاده کند.
نورسنج (Light Meter):
وسیلهای است که نورپردازان از آن برای تعیین مقدار نور موجود در صحنه از آن استفاده میکنند.
ویو فایندر (Viewfinder)
ویوفایندر، دریچهای است که فیلمبردار سوژه را از داخل آن میبیند. از آنجا که قدرت دید اشخاص مختلف با هم فرق میکند، برخی دوربینها مجهز به ویوفایندر چشمی متغیر هستند؛ به این ترتیب فیلم بردار باید قبل از شروع به کار، با گرداندن ویزور و تغییر فاصله آن با بدنه دوربین، وضعیت چشم خود را با تصویر داخل ویوفایندر تطبیق دهد.
پروجیب(Pro Jib) :
وسیلهای حرکتی که دوربین روی آن نصب شده و توسط بازوی بالابر ارتفاع گرفته و بدین طریق میتوان نماهایی را با ارتفاع چند متری از بالا فیلمبرداری کرد. تفاوت پروجیپ با کرین در این است که کرین سرنشین دارد. به این معنا که فیلمبردار و عموما دستیار اول وی به روی آن سوار شده و همراه دوربین بالا میروند ولی پروجیپ سرنشین نداشته و فیلمبردار از پایین دوربین را هدایت مینماید.
وسیلهای حرکتی برای فیلمبرداری نماهایی از ارتفاع بالا. کرین دارای بازویی جمع شونده است که محل قرارگیری دوربین در انتهای آن قرار دارد. در انتهای باز و دوربین نصب شده و مدیر فیلمبرداری و دستیار وی و گاه کارگردان هم پشت آن نشسته و با بالا رفتن بازوی کرین نماهایی از ارتفاع بالا فیلمبرداری میکنند. بازوی کرین به صورت برقی یا هیدرولیکی امکان حرکت به جهات مختلف دارد.
مانت(Mount) :
در لغت به معنای نگهدارنده، پایه، محل نصب و مقر است. به هر ابزاری که توسط آن دوربین روی چیزی مستقر میشود، مانت گویند. مانند کارمانت (پایه استقرار دوربین روی خودرو)، هلی مانت (پایه استقرار دوربین روی هلی کوپتر) و… به قطعهای که توسط آن لنزها روی دوربین سوار و استوار میگردد نیز مانت گفته میشود.
ریل (Rail):
وسیلهای شبیه ریل قطار که در پلانهای دارای جابجایی توسط گروه فیلمبرداری چیده و تراز میشود و سپس پنتر روی آن قرار میگیرد. عموما گروه فیلمبرداری چندین ریل به طولهای مختلف را به همراه دارد و بنا به طول ریل مورد نیاز تعدادی از آنها را سر هم میکند.
پدالین (pedaleen):
قطعههای چوبی کوچک که گروه فیلمبرداری برای تراز کردن ریل استفاده میکنند.
وسیلهای حرکتی که روی ریل قرار گرفته و دوربین و فیلمبردار و دستیار وی بر آن سوار شده و در سطوح هموار آزادانه توسط (تراک من) حرکت داده میشود. بسته به دکوپاژ از موضوع دور یا نزدیک میشود و همراه با موضوع یا در تعقیب موضوع حرکت میکند.
شاریو (chariot):
واژهای فرانسوی و به معنای اراب.، وسیلهای حرکتی با چهار چرخ بادی است که دوربین فیلمبردار و دستیار وی بر آن سوار شده و در سطوح هموار آزادانه توسط تراک من حرکت داده میشود. تفاوت آن با پنتر بی نیاز بودن آن به چیدن ریل است.
هلی شات (Heli Shot) :
نمایی که با نصب دوربین روی هلی مانت و با پرواز هلیکوپتر (هلیکوپترهای سرنشین دار و یا هلیکوپترهای کوادکوپتر یا کنترل از راه دور) فیلمبرداری میشود. کوادکوپترهای جدید مجهز به دوربینهای مجهزی هستند و دیگر نیازی به وصل دوربین به آنها نیست.
اتوبوسی ویژه، مجهز به وسایل تولید فیلم، از جمله دوربین، تجهیزات صدابرداری، نورپردازی و موتورهای مولد برق و دیگر وسایل و ابزار لازم فیلمسازی که حتی گاهی این ماشینها دارای اتاق تعویض لباس و گریم هم هستند. حملونقل این وسیله به نقاط مختلف آسان است.
تجهیزات نورپردازی
آرک یا آرک لایت (Arc Light)
آرک (Arc) در انگلیسی به معنای قوم، کمان و خم است. به چراغهای نورپردازی بزرگی اطلاق میشود که با بهرهگیری از قوس الکتریکی نور شدید و گستردهای برای نورپردازی ایجاد میکردند. در سالهای اخیر مکانیزم تولید نور در این چراغها تغییر یافته ولی همچنان نام آرک لایت، بر آنها باقی مانده است.
اسنوت (Snoot):
قطعهای ساده و کوچک است که به نورپرداز اجازه میدهد تا نور فلاشها و پروژکتورها را کنترل کند. اسنوتها مخروطی، استوانهای و مستطیلیاند.
پایه نورپردازی (Lighting Base):
پایهها برای نگه داشتن منابع نوری هستند و با توجه به جرم منابع نوری، باید پایه مورد نظر را انتخاب کرد.
پایه نورپردازی چرخدار و قابل حرکت است.
بازوی بوم (Boom Arm):
نوری است که میتوانید آن را در هر زاویهای قرار دهید. برای بالا بردن نورها و قرار دادن نورها در زاویههایی که با پایههای نوری قدیمی نمیتوان به آن دست یافت بسیار مناسب است.
اصلاحکنندههای نور
سافت باکس (Soft Box):
همانطور که از نام آن پیداست (سافت به معنای نرم) سافت باکس از کاربردیترین تجهیزات نورپردازی است که نوری سخت را به نوری نرم و ملایم تبدیل میکند تا در هنگام فیلمبرداری تصاویری استاندارد با نور نرم و ایدهآل را به ثبت برسانیم. هر چقدر که سافت باکس از ابعاد بزرگتری برخوردار باشد نوری که به سوژه میتابد نرمتر و پراکندهتر و سایهها نیز در پی آن نرمتر و جذابتر خواهند بود.
رفلکتور (Reflector):
سطحی شفاف که نور با تاپیدن به آن جهت گرفته و هر جا را که بخواهیم را روشن میکند. از رفلکتور جهت باز تاباندن نور خورشید و دیگر نورهای صحنه به موقعیتی که نورپرداز لازم میداند استفاده میشود.
اکتاباکس (Octabox):
سافت باکسهای هشت ضلعی، نورهای گرد را به وجود میآورند که بعد از پرتاب نور به سوژه به نظر میآید که از یک منبع طبیعی نور مثل خورشید تهیه میشود. کیفیت بیشتر و نور طبیعیتری که اکتاباکسها به نسبت سافت باکسها به ارمغان میآروند باعث شده تا این محصول متقاضی بیشتری داشته باشد.
دیفیوزر یا پخش نور یکی از مهمترین اصول اولیه نورپردازی است. دیفیوزرها موجب کاهش تابش خیره کننده میشوند و با ایجاد نور طبیعی بهترین شرایط را برای عکاسی حرفهای فراهم میآورند.
بیوتی دیش (beauty dish):
بیوتی دیشها نیز از انواع سافت باکسها هستند که نور آنها میان نور ملایم و خشن قرار میگیرد.
چتر نورپردازی (Lighting umbrella):
چتر یکی از مهمترین و سادهترین تجهیزات نورپردازی است که به منظور اصلاح نور به کار میرود و میتوان آن را یک ابزار همه کاره و بسیار مفید دانست. از چترهای نورپردازی برای بالا بردن روشنایی و درخشش استفاده میشود.
گرید (Grid):
اصلاحکنندهای برای اصلاحکنندهها هستند. میتوان آنها را روی رفلکتور، سافتباکس و بیوتیدیش نصب کرد تا باریکهی نور را باریکتر کرد و از افتادن نور روی سوژه اطمینان حاصل کرد.
صدابرداری
آکوستیک (Acoustics):
به معنای علم صداست. شاخهای از فیزیک که عوامل تولید و انتقال صدا آن را مطالعه میکنند. در سینما، آشنایی با این علم از ضروریات برای یک مدیر صدابرداری موفق است.
میکروفونهایی کوچک که به وسیله یک فرستنده رادیویی که معمولا به پشت کمر بازیگران بسته شده، با گیرنده رادیویی صدابردار متصل بوده و صدای دیالوگ را به دستگاه ضبط منتقل میکند.
بوم:
میکروفنهایی اغلب با دستهها بلند هستند کهصدابردارها متناسب با محیطی که در آن کار میکنند از پوششهای پشم، پارچه و… بر آن استفاده میکنند.
۱ دیدگاه
عالی بود، ممنون.