اهمیت زبان صورت در سینما و تئاتر
زبان صورت یکی از بنیادیترین شیوههای تفسیر رفتار فرد محسوب میشود. فرض کنید بخواهید حالت و احساسات خود را با واژگان بیان کنید. حتماً میدانید که چیدن صرف کلمات کنار هم هرچند ممکن است جملهای بسازد اما ساختمان آن جمله و شیوه بیانش است که فرد را قادر میسازد احساسات و عواطف و آنچه در ضمیرش میگذرد را به صورت درست و دقیق به دیگران منتقل کند. اهمیت زبان بدن در اینجا خودش را نشان میدهد.
زبان بدن در واقع به فرد کمک میکند تا مافیالضمیرش را به دیگران منتقل کند. یکی از مهمترین عناصر زبان بدن، زبان صورت است. آنچه در اولین برخورد با هر فرد در ذهن مینشیند، صورت آن فرد است. درواقع این چهره است که نخستین معانی ارتباط کلامی را بین افراد برقرار میکند. آشکار است که چهره هر فرد مشخصات خاص خودش را دارد، اما این مشخصات بین آدمهای زیادی مشترک هستند و میتوان به آسانی تعدادی از آنها را دستهبندی کرد. مثلاً حالتهای خشم، قهر، شادی، تعجب، و… تقریباً در بین تمام انسانها مشترک است.
تعریف و اهمیت زبان صورت
زبان صورت یکی از عمومیترین رفتارهای مشترک بین همه انسانها تلقی میشود. زبان صورت را میتوان خیلی ساده، فهم حالات چهره تعریف کرد. اصولاً صورت انسان از عضلاتی تشکیل شده است که هر تکان و کشیدگی آنها وجهی از حالت انسانی را به نمایش میگذارد. حالتی که به دلیل عام بودن قابل تعبیر و تفسیر برای دیگر انسانهاست. ما برای فهم حالت و احساس فرد مقابلمان به زحمت چندانی نیاز نداریم، چون علایمی مانند اندوه، شادی و هیجان را به خوبی میشناسیم. ما به عنوان انسان این فهم را در زیست روزمرهمان کسب میکنیم. فهمی که به ما در برقراری ارتباط کمک زیادی میکند.
با این مقدمه، اهمیت زبان صورت در سینما و تئاتر مشخص میشود. درواقع میتوان اینگونه گفت که بازیگری موفقتر است که درک درستتر و جامعتری از زبان صورت داشته باشد. درکی که به او کمک میکند به جای بازی حسی، بازی تکنیکال ارائه کند. به یقین این گفته درست است که بخش بزرگی از ارتباطات انسانی ما غیرکلامی است. اصولاً احساسات هر فرد پیش از همه در چهرهاش پدیدار میشوند. از این رو بازیگری که بر این ارتباطات غیرکلامی مسلطتر باشد بازی ماندگارتر و دقیقتری ارائه خواهد کرد.
نشانههای صورت
بخش بزرگی از فهم ارتباطات انسانی ما منوط به حرکات چهره و استفاده درست از عضلات صورت است. به دیگر بیان کسی که بر حالات چهره خودش مسلط باشد و این حالات را در دیگران تشخیص دهد در ارتباطات انسانی موفقتر عمل میکند. عموماً گفته میشود که انسان دارای حسهایی است که در نتیجه عمل آگاهانه و بیشتر ناخودآگاه عضلات صورت ساخته و پرداخته میشوند. این حسها عبارتاند از:
۱- ترس:
چشمهای باز، بسته یا رو به پایین، ابروهای بالا رفته، دهان باز یا کنارههای دهان رو به پایین، چانه به داخل جمع میشود، سر پایین، صورت سفید.
۲- شادی:
لبخند بر لب (باز یا بسته)، خنده احتمالی، چروک خطوط خنده در اطراف چشمهایی که از خوشحالی برق میزنند، ابروها اندکی بالا رفتهاند، سر در حالت عادی است.
۳- اضطراب:
چشمهای خیس، ابروهای اندکی در هم کشیده شده، لپ پایین میلرزد، چانه چروک افتاده است، سر اندکی رو به پایین خم شده است.
۴- خشم:
چشمها باز و زل زده، ابروها (بهویژه در قسمت میان دو ابرو) پایین کشیده شدهاند، پیشانی چروک افتاده، سوراخهای بینی در حالت انفجار، لبهای بههم فشرده شده یا دندانهای رویهم فشرده شده، چانهی جلو آمده، صورت قرمز.
۵- حسرت:
چشمهای زل زده، گوشههای دهان رو به پایین، چانهی جلو کشیده شده.
۶- غم و اندوه:
چشمها رو به پایین هستند و احتمالا نمناک یا پر از اشک هستند، سر رو به پایین یا به اطراف، لبها غنچه.
۷- شیفتگی:
زل زدن مداوم چشمها به موردی که توجه را به خود جلب کرده است (ممکن است مرطوب نیز باشند)، ابروها اندکی بالا رفتهاند، لبها کمی به هم فشرده میشوند، سر بالا برده شده یا جلو آمده است.
۸- آرزو:
چشمها کاملا باز با مردمک متسع، ابروهای اندکی بالا انداخته شده، لبها اندکی فاصله گرفتهاند یا درهم کشیده شدهاند یا در حال لبخند زدن است، سر به جلو متمایل شده است.
۹- شگفتزدگی:
چشمهای کاملا باز، ابروهای بالا رفته، دهان باز و درنتیجه چانه پایین رفته، سر عقب رفته یا به یک طرف خم شده است.
۱۰- خستگی:
چشمها به این سو و آن سو میروند، صورت عموما بیحرکت است، گوشههای دهان رو به پایین است یا لبها به یک طرف کشیده میشوند، سر با دستها بالا نگهداشته شده است.
۱۱- شرم:
چشمها و سر رو به پایین، ابروها پایین نگهداشته شده، پوست قرمز شده.
۱۲- رهایی و آرامش خاطر:
ابروها به بیرون کج شدهاند، لبها یا خندان هستند یا به پایین متمایل شدهاند، سر خم شده.
۱۳- تنفر:
روگرداندن چشمها و سر، سوراخهای بینی در حال انفجار، دهان بسته احتمالا زبان گرد شده، چانهی جلو کشیده.
۱۴- تأسف:
چشمها کاملا خیره و احتمالا نمناک، ابروها در قسمت بین دو ابرو اندکی درهم کشیده شده یا گوشه ابرو پایین افتاده، گوشه لبها رو به پایین، سر به یک طرف خم شده
۱۵- آرامش:
عضلات صورت آرام و نگاه ممتد. شاید گوشه لبها به نشانه لبخند اندکی بالا رفته باشد.
سخن پایانی
چهره هر فرد بنیان اصلی ارتباط آن فرد است. ما برای تفسیر و درک ارتباطات خودمان نیاز چندانی به اندیشه و تعمق نداریم، چرا که این شیوه تفسیر و فهم را در زندگی روزمره و در روند جامعهپذیری میآموزیم و در ارتباطات هر روزهمان آن را به روز میکنیم. اما سینماگران باید زبان صورت را نه به شکل پدیدهای عادی و روزمره بلکه باید به شکل یک علم بیاموزند. علمی که آنها را قادر میسازد به جهان واقعی روابط انسانی نزدیکتر شوند. برای مطالعه بیشتر در این زمینه پیشنهاد میشوند کتاب «زبان صورت، با نگرش کاربردی» تألیف حسین وظیفهدوست و محسن عبداللهیان را بخوانید. همچنین میتوانید با ثبتنام در بانیکستر شانس خود را برای حضور و شناخته شدن در عرصههای مختلف هنری بیشتر کنید.
منبع: backstage
۲ دیدگاه
با سلام و احترام
بسیار عالی و آموزنده و تکمیل بود
سپاس
ممنون محسن عزیز از دیدگاه و انرژی خوبت.