ذات و طبیعت زنها، همواره با احساس همراه بوده و این امتیاز تاثیر بسزایی در کیفیت نقش آفرینی آنها دارد. ایمی آدامز از بازیگران زن موفق سینما و تلویزیون، با حس آمیزی درست در اجرای یک شخصیت توانسته است پل ارتباطی محکمی را میان خود و مخاطبش بنا کند و در یاد تماشاگر بماند. بازیگری که از چشمانش همه احساس و درونیات شخصیت پیداست. ایمی آدامز متولد ۲۰ اوت سال ۱۹۷۴ میلادی در ویچنزای ایتالیاست. او در کودکی به مدرسه باله رفت و بسیار علاقه داشت تا در آینده یک بالرین شود. به همین منظور درس را رها کرد اما او شانس ورود به کالج را از دست داد و متوجه شد که رقص باله علاقه واقعی او نیست. او نا امید از همه جا و همه کس به عنوان پیشخدمت و دستیار فروش کار کرد تا اینکه علاقهمند به تئاتر شد و در یک تئاتر موزیکال به ایفای نقش پرداخت.
ورود به سینما
اینجا بود که کارگردان معروف تئاتر مایکل بریندیسی متوجه این دختر شد و او را به گروهش دعوت کرد تا کاری جدی در زمینه تئاتر برای او رقم بخورد. ایمی آدامز از همکاری با آنها خوشحال بود و این همکاری با چانه سن دینر، ۴ سال به طول انجامید. او به دلیل جراحت وارده به پا و کشیدگی عضلات نمیتوانست به مدت چندین ماه در تئاتر فعالیت کند و همین چندین ماه بیکاری نخستین حضور او را در سینما رقم زد. او نخستین بار با فیلم کمدی آخر خوشگلها (Drop Dead Gorgeous) در سال ۱۹۹۹ پا به این عرصه گذاشت. وی پس از نخستین حضور در سینما به لس آنجلس رفت تا در صنعت سینما فعالیت کند.
اگه میتونی اسکار رو بگیر
ایمی آدامز پس از نقش آفرینی در چند فیلم نه چندان موفق، در سال ۲۰۰۲ به فیلم سینمایی اگر میتوانی من را بگیر (catch me if you can) به کارگردانی استیون اسپیلبرگ پیوست. بازی در کنار لئوناردو دیکاپریو و تام هنکس آن هم زیر نظر کارگردان بزرگی چون استیون اسپیلبرگ تجربه بسیار بزرگی برای ایمی آدامز به حساب میآمد. اما بازی او برای اسپیلبرگ چندان راضیکننده نبود. هر چند که این فیلم باعث شد تا پیشنهادات کاری بسیاری به سوی او روانه شود. داستان این فیلم روایتگر فرانک ابگنیل جونیور با بازی دیکاپریو است که قبل از ۱۹ سالگیاش موفق شد میلیونها دلار چک را جعل کند و خود را خلبان هواپیمایی خطوط هوایی سراسری آمریکا، دکتری در جورجیا و وکیلی در لوئیزیانا جا بزند.۳ سال بعد و در سال ۲۰۰۵، ایمی آدامز در فیلم جون باگ (Junebug) نقش یک زن نوجوان باردار به نام اشلی را ایفا میکند که پیش از اتمام دبیرستان با جانی جوان ازدواج کرده است. مشکلات باعث شده که زن تصور کند بچه دار شدن، رابطهشان را نجات میدهد. آدامز به خوبی توانست با وجود سن بالایش نقش یک نوجوان خام و ساده لوح را ایفا کند. تلاش او در این نقش مورد توجه قرار گرفت و با استقبال مواجه شد. این نقش آفرینی توانست برای اولین بار او را نامزد دریافت جایزه اسکار بهترین بازیگر نقش مکمل زن کند. اتفاقی که در ادامه مسیر کاری وی ۵ مرتبه دیگر تکرار میشود اما دستان آدامز هرگز اسکار را لمس نمیکند.
یکی از بهترین بازیگران نسل
ایمی آدامز در سال ۲۰۰۷ نخستین بار برای بازی در فیلم افسون زده (Enchanted) نامزد جایزه گلدن گلوب بهترین بازیگر زن فیلم موزیکال یا کمدی شد. او با بازی در این فیلم بازیگری خود را در ژانر کمدی موزیکال تثبیت کرده بود. ایمی در سال ۲۰۰۸، ۲۰۱۰ و ۲۰۱۲ برای فیلمهای درام تردید (Doubt)، مبارز (the fighter) و مرشد (the master) نامزد دریافت اسکار شد. نام ستارهای به نام ایمی آدامز حالا بر سر زبانها افتاده بود. وی در این ۳ فیلم با ستارگان زیادی همبازی بود و قطعا بازی در کنار آنها توانسته بود بهترین کلاس درس برای ایمی آدامز باشد. او در فیلم تردید در کنار مریل استریپ و فیلیپ سیمور هافمن به نقش آفرینی پرداخت. داستان فیلم درباره یک پسر جوان هوشیار به نام دونالد در یک کلیسا است که با پدر فلین (هافمن) رابطه غیر اخلاقی دارد و خواهر بیور و خواهر جیمز (ایمی آدامز) درباره آن تحقیق میکنند. اجرای خالص و حقیقی آدامز در این فیلم باعث شد تا وی به عنوان یکی از بهترین هنرمندان نسل خود شناخته شود.
در جمع ستارگان بزرگ
ایمی آدامز در فیلم مبارز، با مارک والبرگ و کریستین بیل همبازی بود که ایمی توانست در این فیلم از شخصیت حقیقی خود دور شده و نقش زنی شجاع و قلدر را بازی کند. در فیلم استاد نیز ایمی همراه با واکین فینیکس و بار دیگر فیلیپ سیمور هافمن به نقش آفرینی میپردازد. ایمی آدامز در این فیلم توانست زیر نظر کارگردان چیره دستی چون پل توماس اندرسون، جنبههای تاریک روان انسان را با ارائه شخصیتی سرد به نمایش بگذارد. فیلم استاد، داستان یک سرباز سابق نیروی دریایی به نام فردی کوئل را روایت میکند که بعد از جنگ جهانی دوم به خانه باز میگردد و خود را درگیر مشکلات روانی خود میبیند. فردی به دلیل اختلالات روانی خود از جامعه گریزان و با شخصی به نام لنکستر داد آشنا میشود. لنکستر به عنوان استاد او سعی میکند تا با روش های متافیزیکی ویژه فردی را درمان کند.
سال درخشش
آدامز سال ۲۰۱۳ را با توپ پر آغاز کرد. نخستین همکاری وی با کمپانی ابرقهرمانی دی سی با بازی در فیلم مرد پولادین (Man of Steel) آغاز شد و در سالهای ۲۰۱۶ و ۲۰۱۷ نیز با بازی در فیلمهای بتمن علیه سوپرمن: طلوع عدال (batman vs superman: dawn of justice) و لیگ عدالت (justice league) ادامه دار بود. فیلم سینمایی او (her) دومین فیلمی بود که از ایمی آدامز در سال ۲۰۱۳ اکران شد. فیلمی بسیار موفق که تحولی را در بازیگری ایمی آدامز ایجاد نکرد اما باعث شد تا آدامز با بازی در یک فیلم درجه اول جایگاه خود را حفظ کند. ماجرای فیلم در سال ۲۰۲۵ رخ میدهد. تئودور توامبلی (واکین فینیکس) مردی درونگرا و منزوی است که در شرکتی کار میکند که نامههای زیبا و عاطفی برای متقاضیهایی که خود قادر به نگارش چنین نامههایی نیستند مینویسد. او زیاد خوشحال نیست، چون در آستانه طلاق از همسرش کاترین قرار دارد. تئودور نرمافزاری گویا دارای هوش مصنوعی خریداری میکند و شخصیت زنانه را برای نرمافزار انتخاب میکند. او رفتهرفته شیفته این نرمافزار وشخصیت مجازی آن میشود.
قدرت بداهه گویی
در سال ۲۰۱۳ سومین فیلم ایمی آدامز با نام حقه بازی آمریکایی (American hustle) بود که موفقترین فیلم او به حساب میآید. او توانست برای اولین بار جایزه گلدن گلوب بهترین بازیگر نقش اول زن فیلم کمدی یا موزیکال را در دستانش بگیرد. پنجمین نامزدی اسکار نیز از موفقیتهای او در این فیلم بود. بداهه گویی ایمی آدامز و آزادی در این فیلم که از عادتهای دیوید او راسل، کارگردان فیلم است از دلایل مهم این موفقیت به شمار میرود. این فیلم داستان دو شیاد ایروینگ روزنفیلد و دوست دختر دلفریبش سیدنی پروسر را نشان میدهد که در تله مأمور افبیآی گیر افتادهاند و در ازای آزادی خود در دستگیری سیاستمداران رشوهخوار با او همکاری میکنند.
چشمهایش
یک سال بعد و در سال ۲۰۱۴ بار دیگر جایزه گلدن گلوب بهترین بازیگر نقش اول زن فیلمهای کمدی و موزیکال برای فیلم چشمان بزرگ (big eyes) در دستان ایمی آدامز جای گرفت. فیلمی به کارگردانی تیم برتون بزرگ که آدامز را برای ایفای نقش مارگارت کین به خوبی هدایت کرد. نقشی که انگار برای ایمی آدامز نوشته شده بود و تنها او میتوانست شخصیت نقاشی با احساسات هنرمندانه که آثارش توسط همسرش دریده میشود را بازی کند. در سال ۲۰۱۶ زمانی که ایمی آدامز نقش دکتر لوئیس بنکس را در فیلم ورود (arrival) بازی کرد. بسیاری از منتقدین بر این باور بودند که حالا دیگر زمان اسکار فرا رسیده اما این اتفاق نیفتاد و او حتی نامزد دریافت این جایزه هم نشد. این در حالی بود که با او با این نقش میان مردم محبوبیتی دستنیافتی و جهانی پیدا کرده بود. در خلاصه داستان این فیلم آمده است که لوییس زنی جوان و یک زبانشناس برجسته است که اغلب اوقاتش را به تدریس در دانشگاه اختصاص میدهد. با فرود آمدن دوازده سفینه فضایی در نقاط مختلف جهان از جمله آمریکا جوی پر از وحشت و ترس و ابهام بر دنیا حاکم میشود. ارتش آمریکا با توجه به سابقه لوئیس که یک زباشناس ماهر است به سراغش میرود و درخواست همکاری میدهد تا شاید او بتواند این کلاف سردرگم را باز کند.
اشیای تیز
ایمی آدامز در طی این سالها در کنار فعالیت در سینما در تلویزیون هم فعالیت داشته است. مهمترین نقش آفرینی تلویزیونی او در سال ۲۰۱۸ با مینی سریال اشیای تیز (sharp objects) رقم میخورد. این سریال در ۸ قسمت ساخته شده و یکی از بهترین نقشآفرینیهای ایمی آدامز را برای مخاطب به نمایش میگذارد. سریالی که با یک داستان جنایی آغاز میشود و مدام از طریق وارد شدن به لایههای درونی شخصیتهای مرموز خود با ذهن مخاطبش بازی میکند. داستان این سریال درباره دختری به نام کمیل پریکر با بازی ایمی آدامز است که برای پیگیری یک پرونده قتل بعد از سالها به شهر محل زندگی خانوادهاش باز میگردد. آدامز در همان سال برای ششمین بار نامزد دریافت جایزه اسکار برای فیلم معاون (vice) میشود. فیلمی متفاوت از آدامز که در ژانر حماسی و سیاسی روایتگر داستان به قدرت رسیدن دیک چینی است.اکنون آدامز همچنان در اوج قرار دارد. با گذشت پس از ۲ دهه حضور در سینما جالا میتوانیم رمز موفقیت و کلید پیشرفت او را در حضور همواره درخشانش بدانیم. بازیگری خیرهکننده که در ضعیفترین فیلمهایش همبازی استاندارد و مناسبی از خود به جا میگذارد. تمام سینما دوستان در آینده امیدوار به کسب جایزه اسکار بهترین بازیگر توسط او هستند. با مطالعه مقاله راه ورود به دنیای بازیگری با تست بازیگری شما هم میتونین راه خودتو را پیدا کنین.