عناصر بیان در بازیگری سینما و تئاتر به فن بیان و تمرین بیان تقسیم می شود که بارها در کتابها، مقالهها، کلاسهای بازیگری و همینطور مصاحبههای بازیگران و کارشناسان حوزه سینما و تئاتر میشنویم. اما واقعاً معنای دقیق این عبارتها چیست؟ منظور ما از مطرح کردن این فن و تمرین بیان چیست و در مورد چه چیزی صحبت میکنیم؟ همه میدانیم که داشتن بیانی درست و شیوا از امتیازهای لازم و اساسی یک بازیگر درخشان و تأثیرگذار است. بیتردید در فهرست بازیگران موردعلاقه همه ما بازیگرانی با صدایی گرم و بیانی دلنشین قرار دارند و خیلی بیشتر از آنچه فکر میکنید تأثیرگذاری آنها به دلیل بیان لذتبخش آنهاست.
حال نکته اینجاست که چه عناصر و موضوعاتی در بیان این بازیگران صاحبنام و دوستداشتنی نظر ما را به خود جلب میکند. در این مقاله قصد داریم عناصر و عوامل کلیدی بیانی شیوا و شنیدنی در سینما و تئاتر را به شما آموزش دهیم. توانایی که در راه ورود به دنیای بازیگری به شما کمک زیادی خواهد کرد.
تعریف فن بیان بازیگری
فن بیان بازیگری به تمام عناصر تشکیلدهنده آوای بازیگر در گفتار واژه و ایجاد صداهای گوناگون آهنگین و غیر آهنگین از دهان گفته میشود. همچنین تمرین بیان به برنامهها و تمرینهای منظمی گفته میشود که بازیگر برای تقویت و یا برطرفکردن نقاط ضعف بیان خود انجام میدهد. تمرینهای بیان بهشکل خصوص، نیمهخصوصی و گروهی انجام میشود و در اشکال مختلف به بالا بردن توان بیان فرد کمک میکند.
۱- اوجگیری صدا
بالاترین سطح صدای شما کجاست؟ این نکته ظریفی در فن بیان بازیگری است که توان شما در اوجگیری صدا کمک میکند تا بتوانید سطح صدایتان را در لحظههای مختلف بازی تنظیم کنید. صدا در بالاترین جای خود اصطلاحاً در سر بازیگر طنینانداز میشود. صدا در بدن شما مانند نیرویی جوشان و پرخروش از عمیقترین نقطه وجودتان (در دیافراگم) تا بالاترین نقطه یعنی در سر حرکت میکند و شکل و جنسی متفاوت از بیان عرضه میکند. شما برای رسیدن به بالاترین نقطه صدا، متوجه میشوید که صدا در سر شما طنینانداز میشود و این تلاش برای این است که حین فریاد یا دیالوگهایی با سطح آوایی بالا دچار گرفتگی گلو یا آسیب تارهای صوتی نشوید. درنتیجه توان پشت صدا را از گلو برداشته و در سر تمرکز میکنید.
فراموش نکنید برای آواهایی با گام بالا هرگز تارها صوتی و ماهیچههایتان را منقبض نکنید اجازه دهید آواها همچون رودی سبک و مواج از درون شما به جهان بیرون جاری شوند.
۲- بیان رسا
رسایی در فن بیان بازیگری مقولهای متفاوت از اوجگیری است و نیازمند بهکارگیری تواناییهایی دیگر است. توانایی بازیگر در پرتاب واژه بدون آنکه صدایش را بالا ببرد نیز در رسایی بیان مؤثر است. داشتن اندام بیام قدرتمند و چابک شامل زبان، لبها، دهان، فک، گلو و ابزار تنفسی ریه و دیافراگم همگی به بازیگر کمک میکند تا بیان بهدرستی و شیوایی به هر سویی پرواز کند و به مقصد برسد.
۳- آهنگ در کلام چه تاثیری در تقویت فن بیان بازیگری دارد؟
داشتن آهنگ در کلام به دیالوگی که میگویید رنگ و لعاب انسانی و شنیدنی میبخشد. به افرادی که تا امروز ملاقات کردهاید و از صحبت با آنها لذت نبردهاید فکر کنید. حتماً در میان آنها کسی هست که از شنیدن حرفهایش خیلی زود خسته میشوید؛ خوابتان میگیرد یا علاقهمند بودید به هر دستمایهای به صدایش پایان دهید. فارغ از مسائل فردی و رابطهای مطمئن هستم که برخی از آنها کلامی بیرنگ و در اصطلاح مونو تن داشتهاند. واژه در کلام بازیگر باید به رقص درآید. شما باید بتوانید هر واژه را چنانکه هست و معنی میدهد بیان کنید. در این راستا داشتن آهنگ مانند رنگی است که به بوم سفید پاشیده میشود و بدان شکوه میدهد.
شنیدن موسیقیهای صحیح و اصیل به شما کمک زیادی میکند تا در کلامتان آهنگ جریان داشته باشد. به همین اندازه شنیدن موسیقی ضعیف و بیوزن شما را از حصول به بیانی شیوا و جذاب بازمیدارد. بهرهمندی از توانایی آهنگ کلام در افت و خیز واژه بیان دیالوگ در سطوح مختلف نقش خود را پیدا میکند. بنابراین هر دیالوگ در دهان شما مانند بنای یادبودی مجلل و ماندگار ادا میشود و شنیدنی است. این مهم با تمرین بیان در بازیگری سینما و تئاتر در شما رخنه میکند.
۴- طول و برد صدا
شاخص برد در صدا این روزها به توانایی نایابی بدل شده که با بیتوجهی بازیگران و اتکا به توان صداگذاری مغفول شده است. برد صدای بازیگر در حقیقت به فاصله بالاترین و پایینترین سطح صدای بازیگر گفته میشود که توانای ادای واژه دارد. هرچه این فاصله بیشتر باشد نشان میدهد که بازیگر از توان بیشتری برخوردار بوده و قادر است در بسیاری از سطوح صدا دیالوگ خود را بیان کند. بازیگران تئاتر باید تمرین زیادی برای تقویت و بالا بردن برد صدای خود انجام دهند تا مدام مجبور به فریاد یا فشار به تارهای صوتی خود نباشند. آیا شما برای تمرین بیان در بازیگری سینما و تئاتر برنامه ای دارید؟
۵- تن صدا
تن صدا به کیفیت و طنین صدا گفته میشود که در افراد مختلف متفاوت است. بسیاری هستند که بهطور ذاتی از کیفیت و تن صدای خوبی بهرهمند هستند و بسیاری دیگر با تمرین به این مرحله میرسند. زنگ صدا گاهی بیش از ظاهری که دارید ماندگار میکند و در یاد و خاطر بیننده میمانید. شاید باشند کسانی که خسرو شکیبایی نازنین را به یاد نیاورند اما طنین صدایش برای همیشه روح و جان چند نسل حک شده است. پس تن صدا را در فن بیان بازیگری جدی بگیرید.
۶- نحوه بیان
نحوه یا طرز بیان کلمات یکی از محوریترین بخشهای تمرین بیان در بازیگری سینما و تئاتر را به خود اختصاص میدهد. تقریباً همه ما در گفتن برخی حرفها یا برخی ترکیبات واژهای دچار مشکل میشویم. بهعنوان مثال برخی نمیتوانند حرف سین (س) را بهدرستی بیان کنند یا کاف (ک) را با جای نادرستی از گلو ادا میکنند. در تمرین طرز بیان کلمات تلاش میشود تا تمام حروف و واژهها به شکلی درست و شیوا گفته شود تا بیننده دچار کجفهمی یا ابهام نشود.
۷- ضربآهنگ
یادتان باشد در فن بیان بازیگری داشتن تنوع در بیان دیالوگ تنها در آهنگ مختصر نمیشود. یک آهنگ شیرین و جذاب هم بعد از مدتی که بدون تغییر باشد کسلکننده میشود. در نتیجه ضرباهنگ جای خود را مییابد. در ضرباهنگ بیان شما در دیالوگ سکوت ایجاد میکنید؛ برخی از واژهها را با آوای قویتری بیان میکنید؛ در بعضی جاها نیز سرعت ادای کلمه را بیشتر یا کمتر میکنید یا بعضی جملات را با سطح صدای پایینتری بیان میکنید تا بیننده توجه بیشتری به آن کند. البته کارگردان در شکلگیری ضربآهنگ و بهنوعی تمپوی بیان نقش مهمی دارد و همیشه این بازیگر نیست که تصمیمگیر نهایی باشد. اما دستکم میتوان با بیاد واژه به اشکال گوناگون پیشنهادهایی به کارگردان و تیم تولید داد. پس توان بالای شما کمک میکند تا تسلط بیشتری بر بازی خود داشته باشید.
۸- تاثیر لهجه در بیان در بازیگری سینما و تئاتر
لهجه در فن بیان بازیگری به دو شکل بررسی میشود. نخست بازیگرانی است که در کلام خود لهجه دارند و نمیتوانند لهجه را از زبان خود حذف کنند. لهجه به نقش و شخصیت جغرافیا میدهد و این همیشه مورد پذیرش کارگردان و قصه نیست. بنابراین توانایی حذف لهجه از بیان از اهمیت بسیار بالایی برخوردار است و کمک میکند تا بازیگر طیف بیشتری از نقشهای را بتواند بازی کند. نکته دوم زمانی است که بازیگر به لهجه دیگری که بهطور مادرزادی نیاموخته است صحبت کند. در این خصوص مهم است تا شیوه بیان واژه، اتکاهای کلامی، محل قرارگیری حروف در دهان و… بهطور دقیق مطالعه شود و سپس بهطور روزانه در برنامه زندگی بازگیر قرار گیرد. لهجه در بازیگری کار دشواری است که باید در مراحل جدیتر تمرین بیان یادگیری شود.
۹- ارتباط احساس در واژه با فن بیان بازیگری
فرض کنید قرار نیست کسی شما را ببیند و همچنان احساس پشت واژه باید از درون شخصیت و ماهیت قصه خبر دهد. حالا این احساس و شور بیان و ادای واژهها و کلمات دیالوگ است که تمام بار حسی فیلم را به عهده دارد. وظیفه شما بهعنوان بازیگر ایجاب میکند تا با احساس و انرژی پشت هر دیالوگ آشنا باشید و این توانایی را در فن بیان بازیگری خود داشته باشید تا به صحیحترین شکل آن را ادا کنید. قدرت و توانایی انتقال احساس از درون به کالبد واژه نیز از جمله تمرینهایی است که بازیگر باید با تمرکز بر نحوه درست بازی و همزمان بیان دیالوگ به آن دست یابد.
۱۰ دیدگاه
با عرض سلام و سپاسگزاری بابت ارایه این مطالب جالب و پایه ایی که الفبای بازیگری است باعث میشود که همواره خودمان را محک زده و از پیله خودباوری کاذب خارج شویم
تمام پست ها بسیار عالی ومفید بودن
متشکرم بابت زحماتتون
سلام کاملا مفید متشکرم
عالییی بود ممنون
کمی کمک کرد
علی بود ممنون بابت زحماتتون
بسیار عالی و مفید بود
بسیار مفید بود متشکرم
سلام واقعا خسته نباشید و ممنون از گرد آوری مطالب مفیدو با ارزشتون که از نظر من این مطالب طلای ناب.چون باعث میشه منو به دنیای که عاشقشم وارزوی رسیدن بهش دارم سوق بده یعنی دنیای بازیگری.خیلی متشکرم از لطف بی نهایتتون
ممنون سارای عزیز از همراهیت