آشنایی با متد بازیگری و علاقه هنرجویان به مطالعه روش بازیگران بزرگ برای اجرا روی صحنه و مقابل دوربین یکی از جذابترین و پرکششترین مباحث و موضوعات نظری در حوزه بازیگری است. هرکسی که وارد این حوزه میشود بهسرعت نام معلمها و اساتید اصلی جهان بازیگری به گوشش میخورد و کنجکاو میشود تا از دستاوردهای آنان باخبر شود. در بسیاری مواقع تعابیر نادرستی از روش و سبک آنان آموزش داده میشود؛ در نتیجه دانشی اشتباه از شیوه آنها ایجاد و نفر به نفر منتقل شده است. در این مقاله قصد داریم ۷ سبک بازیگری و اساتید و پیروان مشهور آن را به شما معرفی کنیم.
۱- متد بازیگری استانیسلافسکی
کنستانتین استانیسلافسکی (Constantin Stanislavski) استاد افسانهای و بزرگ عرصه بازیگری است که در اواسط قرن بیستم با سبک بازیگری خود آغازگر فصل جدیدی در عرصه تئاتر و سینما بود. درسها و تکنیکهای بیبدیل او در آن زمان برای بسیاری از بازیگران و مکاتب مختلف الهامبخش بود و ممکن نیست حتی همین امروز هم بازیگری برای رسیدن به نقش، آگاهانه یا ناآگاهانه از روشهای او بهره نجوید. استانیسلافسکی جلوه بازیگری را در جهان متحول کرد. سالن نمایش هنر مسکو با مدیریت او در خط نخست جنبش طبیعیگرایی در دنیا قرار داشت.
جنبشی که خیلی زود اروپا و پس از آن آمریکا را درنوردید. با نزدیکشدن اندیشههای استانیسلافسکی به این جنبش نوظهور، متد بازیگری و دیدگاههای نظری او در جهان بازیگری دستخوش تحول شد. او الگوهایی برای دستیابی به نقش معرفی کرد که تا آن زمان توجهی به آن نشده بود. دستاوردهای نظری او به چندین سرفصل کلی تقسیمبندی میشود که شامل: واقعگرایی، حافظه احساسی، تحلیل رفتار شخصی و تمرینهای نظاممند میشود.
اهمیت تحقیق، بررسی و تمرین در سبک استانیسلافسکی
سبک های بازیگری استانیسلافسکی راههایی پیشنهاد میکند که برپایه تحقیق، بررسی و تمرین مداوم و شبانهروز است. بر این اساس بازیگر باید ضمن آگاهی از ظرفیتها فردی خود، جهان نقش را به عمیقترین شکل ممکن مطالعه کند. نویسنده یا کارگردان کمک زیادی میتوانند به بازیگر بدهند تا زمان کمتری برای دستیابی به این جزئیات سپری و سرانجام نقاط پنهان شخصیت برای بازیگر عیان شود. سرانجام با مجموعهای از مقدمات لازم برای دستیابی به شخصیت به دست آمد که از آن بهعنوان سبک یا سیستم استانیسلافسکی یاد میشود. در این شیوه آنچه بیش از هر چیز منع میشود غلو و بزرگنمایی است.
بازیگر در این سبک مطلقاً مجاز نیست نشانههای درشتنمایی را در بازیاش پیاده کند. بازیگری زندگی بر روی صحنه یا در برابر دوربین است. در نحوه بیان دیالوگ باید تمام نکات لهجه، ریتم کلام، تأکیدها و خطاهای زبانی رعایت شود و این تنها در نتیجه شنیدن و شنیدن و شنیدن حاصل میشود. بازیگر باید حافظه ذهنی خود را با گوش دادن در محیطهای عمومی تقویت کند و هر چیزی که فکر میکند روزی به دادش میرسد را در حافظه خود پنهان کند.
حالت فیزیکی
در بدن هم به همین شکل است. نحوه ایستادن، راه رفتن، استراحت، انتظار، دلهره یا پرخاش؛ همگی باید بهطور دقیق و اصولی در ذهن بازیگر ثبت باشد. در تمام طول این مسیر باید اصل واقعگرایی حفظ شود. تا حالا دقت کردید وقتی شما یا کسی دیگر که او را میشناسید وقتی در برابر یک جمع چندین نفره صحبت میکند صدایش تغییر میکند؟ فقط همین را دیده بودید؟ پس این بار بیشتر دقت کنید. به اینکه بدن افراد با نوعی انقباض پنهان درگیر میشود و صدایشان در گلو میافتد. زبان اندکی خشک میشود و نگاه گوینده آرامش کافی ندارد.
این همان چیزی است که در سبک استانیسلافسکی تدریس میشود و از آن به بعد دهها شیوه و روش دیگر با الهام از آن معرفی شد. بازیگران بزرگی در دنیا با استفاده از این سبک در تاریخ ماندگار شدند. از جمله این نامهای بزرگ باید به جیمز دین، آلپاچینو، الک بالدوین، مرلین مونرو، جولی هریس، پل نیومن و داستین هافمن اشاره کنیم.
۲- متد بازیگری میخائیل چخوف
میخائیل چخوف از نخستین و مهمترین شاگردان کنستانتین استانیسلافسکی است که با وجود برخی مشابهتهای کلی اما اختلافنظرهایی هم با نگرش استاد خود مبنیبر روش بازیگری داشت. او پس از پایان دوران تحصیل نزد استانیسلافسکی در سالن نمایش هنر مسکو در شوروی برای مدتها بر روی تئوری خود کار کرد. سالهای پژوهش و تمرین بیوقفه به خلق سبکی نو ختم شد.
در سبک چخوف استفاده مداوم از حافظه احساسی، باعث آسیبهای روانی و روحی به بازیگر میشود و در این رابطه عنصر تخیل را برای بهبود کیفیت بازی پیشنهاد کرد. اغلب شیوههای آموزشی او بر دو اصل بدن و تخیل استوار است و نمود بیرونی بازی را بهعنوان نتیجه اصلی بر میشمرد. از شاگردان مشهور سبک بازیگری چخوف باید به کلینت ایستوود، هلن هانت و جک نیکلسون یاد کرد.
۳- متد اکتینگ
متد اکتینگ از سوی لی استراسبرگ و با الهام از سبک استانیسلافسکی شکل گرفت و به دلیل توسعه رسانه و بهرهمندی از چهرهها شاخص خیلی سریع جهانی شد. متد اکتینگ تکنیکهای هوشمندانهای برای بازی در لحظه پیشنهاد کرد که به بازیگر کمک میکند تا نیازی به آماده شدن برای بازی نداشته باشد. همهچیز در اختیار اوست چون او حتی زمانی که روی صحنه نمایش یا در برابر دوربین نبوده است نیز در جهان شخصیت زیست داشته است. برای بازیگر مفهوم کنار رفتن پرده نمایش یا تصویربرداری دوربین با خانه و خلوتش یکی است. هیچچیز میان او و شخصیتی که آن را بازی میکند قرار نمیگیرد.
کاربرد متد اکتینگ در شرایط غیرقابل پیشبینی
متد اکتینگ قصد ندارد تا اوضاعی جهنمی برای بازیگر خلق کند. پس تکنیکهایی جالب در این سبک پیشنهاد میشود که در شرایط غیرقابلپیشبینی به کار میآید. بهعنوان مثال فرض کنید در یکی از روزهای فیلمبرداری نتوانستهاید به قدر کافی روی کار متمرکز باشید و در نتیجه از وضعیت لازم خارج شدید. پس تکنیک متد به شما کمک میکند تا از قائله عقب نمانید و استاندارد بازی خود را تا حد ممکن حفظ کنید. فرض کنید در این روز قرار است پلانهایی از صورت شما گرفته شود و شما قرار است خود را مشغول فکر نشان دهید.
هر چیزی که در برابرتان قرار دارد را در تصور خود تجزیه کنید. در مقابل خود چندین خانه میبینید؟ در ذهن خود تصور کنید که این خانهها به چندین و چندتکه تقسیم میشوند. حالا تصور کنید که این خانه چه اجزائی دارد. تصویر بیرونی که بیننده از ظاهر شما میبینید فردی فکور با دهها دلمشغولی است که در نقطهای خیره مانده و نمیتواند از آنها دست بکشد. راحت بود؟ سختتر هم میشود.
فراخوانی احساسات
همیشه کار به این راحتی نیست ممکن است شما درست در روزی که خیلی هم آماده نیستید قرار باشد صحنهای پراحساس و غمگین بازی کنید. از شخصیت دور شدهاید؟ پس از داشتههای خود بهره ببرید. از رویدادهای تلخی که از سر گذراندهاید تصاویر جدید بسازید. اگر عزیز را از دست دادهاید به آخرین دیدارتان با او بیندیشید یا به زمانی که با رفتار تند خود او را رنجاندهاید. همچنین میتوانید برای احساس خود سناریو بنویسید. به این شکل که چه میشود اگر وقتی به خانه بازمیگردید باخبر ناگوار مواجه شوید؟ واکنش شما به مشاهده این لحظه تلخ باید در عمیقترین بخش نهادتان قرار گیرد.
باید باور کنید که این سرنوشت در انتظار شماست تا در چهرهتان نمود بیرونی داشته باشد. سخت شد؟ بازیگری دشوار است دوست عزیز. بازیگران مشهوری در این سبک بازی کردند؛ از جمله: مارلون براندو، رابرت دنیرو، آلپاچینو، مریل استریپ، دنیل دیلوئیس، جک نیکلسون و آنتونی هاپکینز.
۴- استلا آدلر
استلا آدلر تنها بازیگر آمریکایی است که شخصاً در کلاسهای استانیسلافسکی تحصیل کرده است و بهنوعی شعبه آمریکایی استانیسلافسکی را در آمریکا تأسیس کرد؛ البته در جایی که لی استراسبرگ هم بود. حضور این دو چهره صاحبنام در نوک پیکان تئوریهای سینمایی، هالیوود را وارد مرحله جدیدی در تولید و مضمون کرد. تأثیری که تا امروز هم شاهد نتایج درخشان و خیرهکننده آن باشیم. آنچه متد بازیگری استلا آدلر را از استانیسلافسکی متمایز میکند تأکید او برای قوه تخیل و خیالپردازی در مقایسه با ارجاع به احساسات درونی است.
عبارت مشهوری از زبان او نقل میشود که میگوید: «بازیگری، ترسیم خطوط نو بر احساساتی است که در نهاد ما نقش بستهاند. پس به یادآوردن مجدد و مداوم خاطره دست دادن مادرم برای بازی کردن نقش یک بیمار اسکیزوفرنی بازیگری نیست.» مارلون براندو با وجود اینکه بهعنوان شاگرد لی استراسبرگ شناخته میشود اما همواره از علاقهاش به استلا آدلر و مباحث تئوریک او گفته است. از شاگردان مشهور این سبک باید به رابرت دنیرو، بنیسیو دلتورو و مارک روفالو اشاره کنیم.
۵- سنفورد مایزنر
سنفورد مایزنر در مواجهه با تکنیکها و شیوههای استلا آدلر و لی استراسبرگ راههای جدیدی اتخاذ کرد که بهنوعی رجوع به نگرش بنیادین یعنی استانیسلافسکی بود.
استلا آدلر بر این باور بود که بازیگر برای دستیابی به نقش باید از حافظه حسی خود بهره جوید و برای این کار باید خاطراتی مشابه را در ذهن خود بازسازی میکرد یا بهنوعی سناریویی نو مینوشت. به نظر مایزنر این روش کاستیهایی دارد. در بسیاری موارد بازیگر نمیتوانست تجربه مشابهی با شخصیتی که آن را بازی میکند داشته باشد و برخی فیلمنامهها اصولاً در فضایی غیرقابل تجربه روی میدهند.
در متد بازیگری ای که دیده اید چند بازیگر میشناسید که از دست یک دایناسور تیرکس و غولپیکر گریخته باشد؟ آیا برای بازی در نقش یک فضانورد که در سفینه متلاشیشدهاش گرفتار شده و با مرگ و زندگی دستوپنجه نرم میکند باید با یک فضانورد بااستعداد بازیگری مذاکره کرد؟ حقیقتاً اگر کسی برای بازی در نقش جوکر اعلام آمادگی کند نباید بابت حافظه حسی مشترک و جنایات مشابهش با یکی از بیرحمترین شخصیتهای تاریخ دستگیر و محاکمه شود؟
کاربرد کشف احساسات در روش مایزنر
بنابراین مایزنر روشی جدید معرفی میکند. مایزنر معتقد بود که بازیگران نباید از تجربه حسی خود بهره ببرند؛ بلکه باید برپایه مقتضیات متن و شرایط قصه به کشف و دریافت احساسات نو بپردازند. در متد بازیگری گوناگون روش تکرار نامی است که بر سبک مایزنر میگذارند. روشی که بازیگر با تکرار صحنه و سلوک در قصه و شخصیت نقش را از آن خود میکند و لزوماً هر بار با بازی در نقشهای مختلف دچار بحران شخصیت نمیشود. شاگردانی که در مکتب مایزنر تحصیل کردند شامل گریگوری پک، رابرت دوال، گریس کلی و دایان کیتون میشود. الیا کازان کارگردان اسطورهای دنیا در خصوص سبک مایزنر میگوید: «اگر بازیگری که از سوی مایزنر تربیت شده است را سر صحنه دارید به رستگاری رسیدهاید.»
۶- متد بازیگری یوتا هیگن
یوتا هیگن بازیگر سینما و تئاتر اهل کشور آلمان بود که با تکیهبر دستاوردهای استانیسلافسکی از حافظه حسی برای رسیدن به شخصیت یاد میکرد. او واقعگرایی در بازی و حقیقت را در بالاترین جایگاه ممکن متصور میشد. تا جایی که هر اتفاقی در برابر دوربین یا بر روی صحنه روی دهد باید بخشی از بازی شما شود و شما به صادقانهترین شکل ممکن آن را بازی کنید. واکنش شما به هر چیزی باید صریح و ساده باشد. برای هیچ لحظهای نباید فکر کنید و تنها در نقش و قصه رها باشید. سیگورنی ویور و جک لمون از شاگردان شاخص این استاد بازیگری بودند. که از سبک های بازیگری یوتا پیروی میکردند.
۷- بازیهای تئاتری
بازیهای تئاتری شیوهای باهدف آمادهسازی و تمرین بازیگران محسوب میشود که از سوی خانم وایولا اسپولین معرفی و آموزش داده شد. روش و نحوه ورود او به مباحث تئوریک بسیار ویژه بود و مستلزم دخالت و پذیرش تیم کارگردان نیز هست. سبک او در عبارت زندگی در لحظه تعبیر میشود؛ یعنی هر صحنه و هر تمرین باید بستر خلق باشد و هر تکرار سبب از بین رفتن احساس صادقانه بازیگر میشود. پس در این متد بازیگری باید از عنصر روزمرگی در بازی دوری جست.
بازیهای تئاتری بهمرور تحت عنوان تمرینهای آمادهسازی بازیگران تئاتر و حتی سینما استفاده شد. چیزی شبیه به گرم کردن برای فیلمبرداری یا اجرا که البته در گذر زمان تنوع زیادی پیدا کرد. بداهه یکی از مهمترین دستاوردهای این سبک است که در تاریخ بازیگری لحظاتی درخشان و بدیع خلق کرد. آلن آرکین و دان آیکرود از شاعران شناختهشده این سبک از بازی در سینما و تئاتر هستند.
منبع: www.backstage.com
۷ دیدگاه
عالی و بسیار کاربردی ممنونم
درجه یک ممنون
سپاس. انصافا بی دلیل خیلی سخت هستن به خصوص که به جای نامهای معنی دار نام افراد روی بیشتر این مکاتب گذاشته شده. من همین الان بادقت این متن رو خواندم ولی همین الان اگه کسی ازم بپرسه همین مکاتب رو بگم بازم می مونم توشون.
ممنونم
سلام. وقتتون بخیر. تو هیچ سایتی این مبحث رو به این اندازه کامل و جامع ندیدم. واقعا ازتون ممنونم.
سلام امیررضای عزیز. خیلی از همراهی شما خوشحالیم. حتم در سایت ما رایگان ثبتنام کن.
بسیار مفید بود